نفسنفس، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

ستاره خوشبختی

چهارده ماهگی عسلم

1391/11/2 18:01
نویسنده : مینا
571 بازدید
اشتراک گذاری

دختر خوشگل مامان انقدر کار دارم وباهات سرگرمم که وقت نمی کنم بیام وبلاگتو آپ کنم نفس الان که اومدم شما خوابیدی ومنماز موقعیت استفاده کردم دختر نازم وقتی چشاتو صبحها باز می کنی اولین چیزی رو که می کی .این. که هر چیزی اطرافت باشه اونو  میخوای وای که اگر بهت ندم تازه یاد گرفتی سریع خودتو می اندازی روی زمین وگریه وجیغ منم هر چی رو که بخوای بهت میدم ولی شاید کار درستی نباشه عسل منسوال

کارایی که این روزا می تونی انجام بدی .

کتابتو بر مداری وعاشقشی انگشتت رو می زاری روش که من اسم شکاها رو بگم وبعدی

دیگه می تونی با عروسکات ارتباط برقرار کنی وبغلشون می کنی ونازشون می کنی با اون دستای کوچولوت ومی گی  نای نای

بابا رو خوب می گی ولی چرا مامان نمی گی عزیزمناراحت

تلفونو میگیری دستت وراه میری وحرف میزنی قربون حرف زدنت برم مامان عاشقتم تا صدای زنگ خونه بیاد سریع خودتو میرسونی پشت در تا ببینی کی لبخند

وقتایی که من حواسم به کارای دیگه است برای این که من بهت توجه کنم میای روی پاهای من میشینی ولباتو میذاری رو لبای من ومی بوسی قربونت برم عزیز دل من عاشق این کاراتم .خدایا چقدر حس خوبی قلب

ولی نمی دونم چرا همش مریض میشی گل من هفتهای یک بار تب می کنی الان دو روز که تب داری ومن نگرانتم تا صبح بیدارم کنارتم ونگات می کنم مامانی فدات شمگریه

نفس خوشگل مامان بمیرم مریضیتو نبینم عزیزم وقتی مریضی غم دنیا تو دلم خدایا همه فرشته ها سالم باشن .یکی از کارای دیگت روزی 100 بار کلیدو خاموش روشن می کنیاینم یکی از کارایی که دوست داری بشینی فقط روی این صندلی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مینا
2 بهمن 91 23:02
وای خدا عاشق چشاتم


مینا جون کجایی دلم تنگ برات